زمان تقریبی مطالعه: 27 دقیقه
 

الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة (کتاب)





الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنة، اثر دکتر محمدصادق تهرانی فقیه و مفسّر شیعی است. این کتاب حاصل سخنرانی‌ها و سلسله درس‌هایی است در حوزه علمیه نجف و قم برای طلاب علوم دینی برگزار می‌کرد. الفرقان تفسیری است جامع و شامل که در آن، تا حد امکان به روش تفسیر قرآن به قرآن عمل شده است. این تفسیر، تفسیری تحلیلی، تربیتی و اجتماعی از قرآن است و مولف، آن را با استناد به احادیثی که آنها را صحیح و سازگار با ظواهر قرآن دانسته، نوشته است.
این تفسیر، هم از نگاه محتوا و هم از جهت سبک، یکی از تفاسیر بدیع امامیه به‌شمار می‌آید و دارای مطالب و نکات بکر و تازه است. شیوه مفسر تفسیر قرآن با قرآن است هر چند از سنت نیز بهره برده است. از جهتی نیز می‌توان گفت تفسیر ایشان در ردیف تفاسیر تحلیلی، اجتهادی، تربیتی و اجتماعی محسوب می‌گردد.
از ویژگی‌های این کتاب شیوه نگارش، بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها، به‌کار بردن واژه‌های مشترک در چند معنا، درنگ در تعبیرها و دقت در واژه‌ها، اعتماد بر ملاک‌ها و اصول شخصی، استفاده گسترده از روایات، بحث فقهی استدلالی، استفاده از متون عبری عهدین و ... می‌توان نام برد.



۱ - معرفی کتاب



الفرقان فی تفسیر القرآن تالیف شیخ محمدصادق تهرانی (متولد ۱۳۰۷ ش)؛ این تفسیر در طی سال‌های (۱۴۰۷ - ۱۳۹۷) نوشته شد و حاصل سخنرانی‌هایی بود که وی در حوزه‌های قم و نجف برای طلاب علوم دینی برگزار می‌کرد. تفسیری است جامع و شامل که در آن، تا حد امکان به روش تفسیر قرآن به قرآن عمل شده است. این تفسیر، تفسیری تحلیلی، تربیتی و اجتماعی از قرآن است و مولف آن را با استناد به احادیثی که آنها را صحیح و سازگار با ظواهر قرآن دانسته، نوشته است؛ به همین علت، مولف به‌شدت از اسرائیلیات و احادیث جعلی و ضعیف پرهیز کرده و با توجه به اینکه جزو فقها بوده، مطالب گسترده‌ای را در مورد مسائل فقهی و احکام در این تفسیر آورده است.
وی همچنین مسائل عقیدتی و کلامی را با تهذیب و با دقت و تفصیل بیان می‌کند و از تحمیل نظریات جدید علمی بر قرآن خودداری می‌ورزد و معتقد است که قرآن از آنها بی‌نیاز است؛ مگر اینکه به‌وسیله آن، ابهامی از اشارات گذرای قرآن برداشته شود؛ البته به شرط اینکه آن نظریه علمی، ثابت و قطعی باشد. به‌همین علت می‌بینیم که به شیخ طنطاوی (به دلیل حرص و ولعش به تحمیل نظریات علمی بر قرآن) می‌تازد و می‌گوید: به‌همین علت تعداد زیادی از مفسران غربزده، در علوم و نظریات جدید علمی غرق شده‌اند و فراموش کرده‌اند که قرآن علم خداست و هرگز دگرگون نمی‌شود؛ حال آنکه دانش بشری دائما در تبدیل و دگرگونی و رسیدن از خطا به صواب و از صحیح به صحیح‌تر است.
[۱] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۱.


۲ - سبک و شیوه تفسیر



عنوان تفسیر چنین می‌نماید که مفسر از دو سبک تفسیر قرآن با قرآن و تفسیر قرآن با سنت، سود برده است. اما در مقدمه تفسیر اظهار می‌دارد که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است. جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن و این همان شیوه تفسیری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان (علیهم‌السّلام) است. بر مفسران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فرا گیرند و در تفسیر آیات به‌کار بندند.
در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری از دو حالت بیرون نیستند: یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رای».
مفسر در تحلیل و تایید این شیوه پیشنهادی، به آیه‌هایی استدلال می‌کند که قرآن را نور و برهان و بیان و هدایت معرفی می‌کند و می‌گوید: چیزی که خود، بیان و هدایت است و مرجع و تکیه‌گاه غیر خود به‌شمار می‌آید، پیش از این‌که روشن‌گر غیر باشد، باید خود مبین و روشن‌گر خود باشد.
مفسر بر این باور است که برآیند تفسیر قرآن به قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت تطابقی آیه قرار دارد. در حالی‌که روایات تفسیری در صدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنان‌که خود می‌گوید، نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه این‌که به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و در نتیجه تفسیر ماثور چیزی جدا از آیه نیست. بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به‌دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است.
دکتر صادقی در مقدمه تفسیر می‌نویسد: «کم‌ترین چیزی که باید نسبت به آن اقدام کرد، فهم عبارت است که همان معنای مطابقی و ظاهر آیه می‌باشد. پس این معنای مطابقی، پایه و اساس کشف زوایای دیگر از معنا قرار می‌گیرد، چه این‌که تفسیر دارای چهار مرتبه است: تفسیر عبارت، تفسیر اشارت، تفسیر لطافت و تفسیر حقایق، پس همین معنای ظاهر، معیار عرضه حدیث بر قرآن است.»
نمونه‌های عملی تفسیر نیز گویای همین واقعیت است که مفسر در پذیرش تفسیر ماثور، بیش از هر چیز به سازگاری آن با مراتب مختلف معنایی آیه می‌اندیشد و دستیابی به هر معنای تازه را در پرتو مفهوم ظاهر آیه و سازگاری با آن جست‌و‌جو می‌کند.
به این ترتیب شیوه مفسر در حقیقت همان شیوه پیشنهادی تفسیر قرآن با قرآن است هر چند از سنت نیز بهره برده است. از جهتی نیز می‌توان گفت تفسیر ایشان در ردیف تفاسیر تحلیلی، اجتهادی، تربیتی و اجتماعی محسوب می‌گردد.

۳ - ویژگی‌های تفسیر



از ویژگی‌های این کتاب شیوه نگارش، بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها، به‌کار بردن واژه‌های مشترک در چند معنا و ... است که در ادامه بیان می‌کنیم:

۳.۱ - شیوه نگارش


نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی شیوه جدیدی را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن دیده نمی‌شود.
این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلف و تصنع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس از مدتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسر در انتخاب و به‌کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدید می‌شود و خواننده را در فهم معانی و مقاصد یاری می‌دهند. بنابراین استفاده از تفسیر الفرقان اندکی بردباری می‌طلبد. این سبک بیشتر به سبک نوشتار مطبوعاتی روز لبنان شباهت داشته و متاثر از مدت اقامت مفسر در آن کشور می‌باشد.

۳.۲ - بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها


از ویژگی‌های دیگر این تفسیر، بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌هاست. نخستین چیزی که مفسر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او بر آن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن در آیه وجود دارد، به‌عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، و تا اندازه‌ای که توانایی ذهنی و فکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها و واقعیت‌های قابل انطباق در آن بپردازد و هرگونه محدود سازی را تا آن‌جا که از خود آیه در پرتو آیات تفسیر دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. از همین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، در این تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است و به مراتب بیش تر از دیگر تفاسیر است. البته در بخش جری و تطبیق می‌توان این شیوه را متاثر از تفسیر گرانقدر المیزان مرحوم علامه طباطبائی «رحمة‌الله‌علیه» دانست.
به‌عنوان نمونه می‌توان به آیه «فان خفتم الا تعدلوا فواحدة» اشاره کرد ایشان می‌نویسد: «این عدالت تنها عدالت فردی و در زمینه تامین حقوق همسران نیست، بلکه عدالت اجتماعی را نیز شامل می‌شود، بنابراین اگر در جامعه شمار زنان و مردان مساوی بود، ازدواج متعدد برای یک مرد جایز نیست، زیرا موجب ظلم و رعایت نکردن عدالت می‌شود.»
[۳] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۶، ص۱۷۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم.

امثال این نمونه به روشنی تمایل شدید مفسر را در بهره‌جویی از اطلاق و ملاحظه مفهوم طبیعی کلمات نشان می‌دهد. بلکه مفسر بر این‌باور است که محدود کردن مفاهیم آیات در محدوده فکری مردم یک زمان، آیات را متشابه می‌کند که باید از آن پرهیز کرد.
[۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم .


۳.۳ - به‌کار بردن واژه‌های مشترک در چند معنا


ویژگی دیگر این تفسیر، حمل واژه‌های مشترک قرآنی، بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر پیش‌تر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی از معانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جز این است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گوناگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن در آیه سازگار باشد، آن واژه را بر همه آن معانی حمل می‌کند و همه آنها را جزء تفسیر آیه می‌داند و در عرض هم می‌پذیرد.
می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معناهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه در شیوه ما در این تفسیر دیده می‌شود.»
[۵] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۷، ص۱۱۸، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
[۶] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۳۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.


۳.۴ - درنگ در تعبیرها و دقت در واژه‌ها


مفسر، نسبت به شکل تعبیر و کاربرد کلمات بسیار حساس است، شاید بتوان گفت نقطه آغاز تفسیر هر آیه، تامل در واژه‌ها و کیفیت کاربرد آن در آیه است، مفسر از این راه در کشف زوایای جدید مفهوم آیه و نشان دادن تصور نور از محتوای آن بهره زیاد برده است.
به عنوان نمونه ذیل آیه «یا ایها الناس اعبدوا ربکم» هر یک از کلمات: «یا ایها» و «الناس» را توضیح می‌دهد و فلسفه انتخاب آنها را بیان می‌کند، از جمله آن‌که: کلمه «یا» که برای ندای دور است، از آن‌رو به‌کار رفته است که مردم پیش از عبادت خدا، از محضر ربوبی دورند.
[۸] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۱۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.


۳.۵ - اعتماد بر ملاک‌ها و اصول شخصی


پدیده دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاه‌های دیگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با استمداد از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود و از هرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ‌گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد بلکه مقصود آن است که: در فهم آیه و برداشت تفسیری از آن، بر دیدگاه‌های دیگران تکیه ندارد و بر این باور است که تفسیر قرآن بر اساس آرای مفسران، به هر شکل که باشد، گونه‌ای از تفسیر به رای است. در جایی به صراحت بر این واقعیت تاکید دارد که شیوه تفسیر الفرقان، نپرداختن به آراء و نظریه‌های تفسیری دیگران است.
[۹] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۰۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
[۱۰] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۶، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.


۳.۶ - استفاده گسترده از روایات


سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن به قرآن است و به همین‌جهت اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، برخلاف انتظار نبود اما ویژگی این تفسیر آن است که همراه با سبک یاد شده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به‌گونه‌ای که می‌توان گفت، افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز در بردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به‌گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی در آن دیده نشود.
مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات در آن صورت گرفته است، یکی تایید تفسیر آیه و دیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه در مواردی دیگر، مانند شان نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است.
[۱۱] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۵، ص۲۷۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
[۱۲] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۲۱-۲۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.

معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است و نقش روایات، تایید منطوق و مفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر از آنچه تنها از منطوق آیه استفاده می‌شود. به این‌ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره‌گیری گسترده از روایات به‌گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگی‌های تفسیر الفرقان به‌شمار می‌آید.

۳.۷ - بحث فقهی استدلالی


این تفسیر به فقه الاحکام به صورت مبسوط و استدلالی پرداخته است. در تاریخ تفسیر کم نیستند تفاسیری که به آیات الاحکام و مباحث فقهی روی داشته‌اند مانند تفسیر قرطبی، اما طرح مباحث فقهی در این تفاسیر بیش‌تر به صورت بیان مسائل و به‌گونه غیر استدلالی بوده است. ویژگی تفسیر الفرقان این است که با حفظ گستردگی بحث، به صورت استدلالی و اجتهادی وارد مباحث فقه آیات الاحکام شده است. کنجکاوی در تعبیرات، در نظر داشتن نکته‌های ادبی و بلاغی، جرح و تعدیل روایات مطرح شده و نقد و ارزیابی آرای فقهی و در همه این احوال تکیه بر محوریت قرآن در تبیین احکام، تفسیر الفرقان را موقعیتی چونان کتب فقهی بخشیده است، چه این‌که زمینه فقه قرآنی را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
مفسر خود در مقدمه تفسیر، بر ضرورت بحث و تحلیل آیات الاحکام تاکید کرده و یادآور شده است که اگر آیات الاحکام در تفسیر مورد بحث قرار نگیرد، از آن‌جا که در فقه نیز به گونه‌ای بایسته از آن بحث نمی‌شود، در نتیجه آیات الاحکام، همیشه تفسیر ناشده باقی می‌ماند و این‌کار نتایج زیان‌باری را در فقه به وجود می‌آورد. به هر حال، تلاش‌های مفسر در پرداختن به آیات الاحکام به صورت کم سابقه، یکی از عوامل پیدایش آراء و دیدگاه‌های جدید از ناحیه مفسر در فقه است.

۳.۸ - ابتکار و نوآوری


الفرقان در زمینه‌های گوناگون به‌ویژه فقه الاحکام، به نظریات جدید یا نادری رسیده است که با قطع‌نظر از صحت و سقم آن در باز کردن افق‌های جدید فرار روی خواننده و ایجاد توانایی بیشتر در گزینش نظریات و احتمالات، نقش زیادی ایفا می‌کند. به‌عنوان نمونه مفسر، تمام آیاتی که علم را در بستر زمان به خدا نسبت می‌دهد، مانند علم الله، یعلم الله و ... به معنی آگاهی نمی‌داند، بلکه از ریشه علامت به‌معنای علامت زدن می‌گیرد.
[۱۳] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۷، ص۱۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

در بحث عصمت پیامبران، نظریه سومی را در قبال دو نظریه معصوم بودن و معصوم نبودن پیامبران، انتخاب کرده است. وی معتقد است که نبوت به‌عنوان عهد الهی در انبیاء اولوالعزم، مستلزم عصمت آنان است، اما در دیگر پیامبران، مانند آدم (علیه‌السّلام) مستلزم عصمت نیست.
[۱۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

در موضوع خلق و امر و ماده و تجرد، معتقد است که موجود مجرد تنها خداست و هیچ موجود دیگر جز او مجرد نیستند.
[۱۵] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
در زمینه مبطلات روزه، مصرف دخانیات را باطل کننده روزه نمی‌داند.
[۱۶] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳، ص۶۹- ۷۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

از اینگونه آراء و نظریات که برخی بی‌سابقه و یا شاذ و نادر است، در سراسر تفسیر به چشم می‌خورد، شک نیست که برخی از این آراء، مجال نقد و اشکال دارد.

۳.۹ - استفاده از متون عبری عهدین


یکی از ویژگی‌های تفسیر الفرقان، که چه بسا همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تایید مفاهیم و گزارش‌های قرآنی مانند بشارت‌های پیامبر و داستان‌های بنی‌اسرائیل
[۱۷] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۶۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
و دیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین.
[۱۸] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۴۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۴ - منابع تفسیر



مشخصه دیگر تفسیر الفرقان، تعدد و تنوع منابع مورد استفاده است، در بررسی اجمالی در جلدهای تفسیر نتایج زیر به‌دست آمد:
حدود ۸۰ ماخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که در میان آن از صحاح و مسانید اهل‌سنت گرفته تا ادعیه ائمه (علیهم‌السلام) دیده می‌شود. از آنجا که مفسر در گزینش روایات، بر اساس صحت متن حدیث و سازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است و نه صحت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون و گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است.

بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی برای نقل و یا نقد نظریه مفسر مورد استفاده قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، در المنثور، تفسیر قمی و تفسیر البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است و تفسیر فخر رازی، المنار، تفسیر صدرالمتالهین، المیزان و تفسیر طنطاوی از تفاسیری است که مفسر به نقل و یا نقد نظریات آنها پرداخته است.
[۱۹] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۶، ص۳۶۷، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


کتاب‌های لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس المحیط، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، النهایة ابن اثیر. این منابع متعدد است، اما از آنجا که مفسر به بحث لغت بیش‌تر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های آنها، کم‌تر به چشم می‌خورد.
بالغ بر ۶۰ کتاب و مقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که در میان آن‌ها، کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و گاه مجلات و روزنامه، دیده می‌شوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تایید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات و مفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

۵ - مشخصات تفسیر



در این بخش به اموری می‌پردازیم که اگرچه از ویژگی‌های تفسیر الفرقان به‌شمار نمی‌آید، اما نوع نگاه مفسر به آنها تعیین کننده مشخصات تفسیر و سبک نویسنده به حساب می‌آید.

۵.۱ - سیاق و تناسب


مفسر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه از آیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به‌عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کم‌تر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، از ارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم بر آیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد.
مانند همین موضع را نسبت به ارتباط و تناسب آیات و سوره‌ها نیز دارد. ایشان معتقد است که ترتیب آیات و سوره‌ها مانند تنزیل آن وحیانی است، هیچ‌کس حتی خود پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این زمینه نقش نداشته است.
[۲۰] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۱۵۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
[۲۱] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

همان‌گونه که آیات، وحی می‌شد، جایگاه آنها در سوره‌ها و جایگاه سوره‌ها در قرآن به وسیله وحی به پیامبر ابلاغ می‌گردید. بر این اساس پیوند آیات با یکدیگر یک پیوند الهی و واقعیت انکار ناپذیر است، زیرا تالیف الهی نمی‌تواند بدون هدف صورت گرفته باشد، اما از آنجا که این پیوستگی و ارتباط عمیق و ژرف است دسترسی به آن همیشه میسر نمی‌باشد، گاهی با تدبر و تامل می‌توان دریافت و زمانی هم این‌چنین نیست.
[۲۲] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۸، ص۱۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۵.۲ - قرائت


از آن‌جا که مفسر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و بسیار گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قرائت را مطرح کرده‌اند، از آن می‌گذرد و اگر چنانچه روایاتی باشد که قرائتی خلاف قرائت مرسوم را توصیه کرده است، به شدت آن را رد می‌کند.
[۲۳] الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۹۸، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
فقط در قرائت «آل یاسین» در سوره مبارکه صافات است که با اعتراف به این‌که، قرائت مرسوم و متواتر با کسر همزه «ال یاسین» است، اما با توجه به روایات، قرائت با مد همزه را نیز صحیح می‌داند، با آن‌که معنا در دو قرائت متفاوت است.

۵.۳ - داستان‌های پیامبران و اسرائیلیات


در زمینه داستان‌های تاریخی و قصص پیامبران، مفسر بر این‌باور است که نباید پا را فراتر از آنچه آیات مطرح کرده است گذاشت و نباید وارد جزئیات شد. تعبیری که همواره در این زمینه به‌کار می‌برد این است «فلنسکت عما سکت الله»، روایاتی را هم که در این زمینه‌ها رسیده است بی‌اعتبار می‌داند و گاه از روایات اسرائیلی می‌شمرد.
[۲۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

الفرقان نسبت به روایات اسرائیلی (اسرائیلیات) که محور عمده‌اش داستان‌ها هستند، نظر منفی دارد و با آوردن آنها در تفسیر و دخالت دادن آنها در فهم آیات، سخت مخالف است و در مقدمه تفسیر، یکی از دلایل رویگردانی از تفسیر مبتنی بر روایات و روی‌آوری به سبک تفسیر قرآن با قرآن را وجود روایات اسرائیلی و نصرانی در مجموعه حدیثی مسلمانان می‌داند و معتقد است که چنین روایاتی حتی اگر مسند صحیح نیز داشته باشد، تا آن‌جا که قرآن تایید نکند، نمی‌تواند معیار تفسیر قرار گیرد.
[۲۵] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۰- ۲۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۵.۴ - مباحث اجتماعی


تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام فراوانی دارد و در جای جای تفسیر به‌مناسبت آگاه به صورت فصلی مستقل و گاه ضمن تفسیر یک آیه به‌صورت مبسوط، متعرض مسایلی همچون، نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شوری، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چندهمسری، و ... شده است و با استفاده از آیات به اظهارنظر و یا نقد و رد دیدگاه‌ها پرداخته است.
[۲۶] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۴، ص۱۶۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۵.۵ - گرایش شیعی


تفسیر الفرقان تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسر در جای جای تفسیر آشکار است.
[۲۷] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۱۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
اما بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصب مذهبی بیان یافته باشد. مفسر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تاکید دارد که تفسیر قرآن بر اساس رای شخصی یا مذهب یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رای شخص است، از این‌رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به‌همان میزان از منابع اهل‌سنت استفاده کرده که از منابع شیعه، و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاهإهای اهلإسنت پرداخته است.

۶ - دیدگاه‌های مؤلف



برخی از دیدگاه‌ةای کلی مصنف در ادامه می‌آید:

۶.۱ - نسخ قرآن


نسخ قرآن به دو صورت قابل تصور است: نسخ قرآن با قرآن و نسخ قرآن با سنت. الفرقان نسخ قرآن با قرآن را در برخی موارد مانند حکم نجوی،حد زنا و کیفیت جنگ با کافران می‌پذیرد، اما نسخ قرآن با سنت را به هر شکل که باشد، رد می‌کند. وی معتقد است که حکم ناسخ، باطل کننده حکم منسوخ است و از آن‌جا که عزت و سلطه قرآن بطلان ناپذیر است، هیچ‌گونه نسخی از بیرون بر آن وارد نمی‌شود.
[۲۸] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

این باور مفسر باعث شده است، تا وی به صورت گسترده به نقد و رد روایات نسخ و همچنین روایات معارض با عموم یا خصوص قرآن بپردازد و در این راستا از نص بودن روایات نیز باکی نداشته باشد.

۶.۲ - ظهر و بطن


مفسر الفرقان همانند سایر مفسران، به این حقیقت قرآنی اعتراف دارد که قرآن دارای ظهر و بطن است، زیرا روایاتی که در این زمینه رسیده در حد تواتر است، علاوه بر این‌که از نظر ایشان، جاودانگی قرآن ایجاب می‌کند که دارای بطون باشد، اما تصوری که مفسر از این مساله دارد تعریف نسبتا تازه‌ای از ظهر و بطن ارائه می‌دهد.
وی طبق روایتی از امام علی (علیه‌السّلام) معتقد است که درجات بیان قرآن، دارای چهار سطح است، یک سطح آن ظاهر و سه سطح دیگر جزء بطون قرآن شمرده می‌شود. از این سه سطح باطنی که عبارت هستند از اشارات، لطائف و حقائق، سطح اخیر آن همان تاویل آیات است که اختصاص به اهل وحی دارد.
[۲۹] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

اما دو سطح دیگر، خود دارای لایه‌های مختلف معنایی است که مجموع آنها همان بطون چندگانه‌ای است که در احادیث مطرح شده و هدف تفسیر نیز در حقیقت ابهام‌زدایی از همین درجات مفهومی آیات است.
نویسنده الفرقان می‌نویسد: «رها ساختن آیه از تنگنای شان نزول، بطن نخستین به‌شمار می‌آید، آزاد کردن آن از قید مفهوم یاد آشنای عامه، بطن دوم است و توسعه و تعمیق و توضیح آن با آیه‌های همانند، بطن سوم می‌باشد. برهنه سازی آن از قبل و بعد و آویزه‌های غیر اصلی، بطن چهارم به‌شمار می‌آید. و همین‌گونه تا بطون دیگر، با رعایت دلالت لفظی (به عنوان سرآغاز و حجت‌ها و دلالت‌های قرآنی) به عنوان وسایل و ابزارهای تجرید و توسعه».
[۳۰] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۶.۳ - محکم و متشابه


مفسر بر اساس روایتی از امام رضا (علیه‌السّلام) که فرمود: المتشابه ما اشتبه علمه علی جاهله» بر این باور است که محکم بودن یا متشابه بودن از مقوله دلالت نیست، بنابراین، واژه‌های آیه از نظر دلالت، کوتاهی یا ابهام ندارند، چه اینکه قرآن فصیح‌ترین بیان و رساترین تبیان است، بلکه از مقوله معناست، یعنی والایی معانی در برخی آیات چنان است که فهم خواننده به حقیقت آن نمی‌رسد و در نتیجه مراد واقعی آیات بر او مشتبه می‌شود، که البته در برخی آیات تشابه لفظی نیز بدان افزوده می‌شود، مانند تشابه واژه علم در مورد انسان و خدا. بر این اساس محکم و متشابه از نظر مفسر، امری نسبی است.
[۳۱] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲- ۳۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

با این بینش، نویسنده الفرقان، وجود تشابه در قرآن را یک ضرورت می‌داند که جاودانگی، جامعیت و فراگیری قرآن، نسبت به همه نیازها و برای همه نسل‌ها و عصرها با توانائی‌های فکری مختلف آن را ایجاب کرده است، و این بشر است که با پیشرفت دانش و رشد اندیشه خود به درک اسرار فزون‌تری از کلام وحی پی می‌برد.
[۳۲] الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۶.۴ - شان نزول آیات


تفسیر الفرقان در مقدمه، دیدگاه روشنی نسبت به نقش و اهمیت‌ شان نزول ارائه کرده است: «شان نزول اگرچه گاه در فهم آیات کمک و مساعدت می‌کند، اما هیچ‌گاه به عنوان معیار و ملاک تفسیر و شرط فهم و دریافت مفاهیم آیات، مطرح نیست و نباید حدود معانی بر اساس آن تعیین شود. آیات در دلالت و گستردگی مفهومی خود مستقل هستند، چه شان نزول فهمیده شود یا نه.»
[۳۳] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.

این باور مفسر درباره شان نزول، علاوه بر این‌که بر دیدگاه وی نسبت به محوریت آیات در تفسیر استوار است، به دو عنصر دیگر نیز مستند شده است، یکی تعارض روایات شان نزول و دیگر تطبیقی بودن آنها، دو عنصری که نقش شان نزول را در مورد فهم آیات به‌شدت سست می‌سازد.
[۳۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۹، ص۲۷، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۷ - نسخه‌شناسی



این تفسیر سلسله درس‌هایی است که بر طلاب علوم دینی در حوزه علمیه نجف و قم عرضه شده است و در حدود ۱۷۰۰۰ صفحه وزیری می‌باشد که به‌تدریج در لبنان، عراق و ایران به‌چاپ رسیده است. پایان تالیف آن تا ۱۳۹۷ ق استمرار داشته است.
این کتاب، به همت انتشارات مؤسسه اعلمی، در سال ۱۳۹۵ ق چاپ شده است.

۸ - پانویس


 
۱. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۱.
۲. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۳. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۶، ص۱۷۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم.
۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش، چاپ دوم .
۵. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۷، ص۱۱۸، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۶. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۳۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱.    
۸. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۱۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۹. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۰۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۱۰. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۶، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۱۱. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۵، ص۲۷۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۱۲. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۲۱-۲۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
۱۳. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۲۷، ص۱۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۵. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۶. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳، ص۶۹- ۷۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۷. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۶۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۸. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۴۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۱۹. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۶، ص۳۶۷، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۰. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۱۵۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۱. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۲۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۲. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۸، ص۱۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۳. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۹۸، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۵. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۲۰- ۲۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۶. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۴، ص۱۶۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۷. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۳۰، ص۱۵، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۸. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۹، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۲۹. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۳۰. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۳۱. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲- ۳۳، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۳۲. الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۳۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۳۳. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱، ص۵۰، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.
۳۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۹، ص۲۷، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم.


۹ - منبع


معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۴۹۹-۵۰۰.    
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «الفرقان فی تفسیر القرآن»، تاریخ بازیابی ۹۸/۰۵/۲۵.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.